عاشق دل شکسته

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

اسم پسر
امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

*
*
*
*

اسم دختر


داستان عاشقانه
نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

یا تو
نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد
نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

مدامم مست می دارد نسیم جغد گیسویت
نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چگونه باور کنم زردی خزان دستانم را در سردی زمستان دستهایت؟
نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شادانه ترین ترانه باید باشی

 

شادانه ترین ترانه باید باشی

 


 

یک واژه عاشقانه باید باشی

 


 

ما منتظرانیم و تو خواهی آمد

 


 

فریادرس زمانه باید باشی

 


 

ای مرد، تو از قبیله خورشیدی

 


 

یا آبی بیکرانه باید باشی

 


 

در گلشن انتظار زمان می رویی

 


 

سرسبزترین ترانه باید باشی

 


 

تو باور پاک یاسمن ها هستی

 


 

عطر گل رازیانه ها باید باشی

 


نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

به راستی ماندن در این دنیا بهانه می خواهد

 

 

اینجا ماندن بهانه می‌خواهد….اینجا حرف‌های بی‌

منطق من بوی دل‌ تنگی میدهند…خیابان‌های غرب برایم غریب اند….اینجا که

گودالی برای باران‌های پائیزی نیست، حس درد و دل‌ را کور می‌کند….من از

اینجا، صبر را در پیچیده‌ترین نحو ساده آموختم….ابر خاکستری، کافی‌ تلخ،

پک زدن به سیگار، تزئینی برای دل‌ افسرده‌ای بیش نیست…وقتی در غرب ترین …

گوشهٔ غرب خاکستری میشوی ،سیگار تنها نور چشمک زن امیدی است برای حس بودن

تو ….اینجا مردن بهانه نمی‌خواهد، وقتی تو نباشی‌...

نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

•• داستان عاشقانه ••

•• داستان عاشقانه ••

بـیـخـیـال خـیـالـت مـیـشـوم . . .

و مـیـسـپـارمـت بـه دسـت ِ "او" امـا چـه کـنـم کـه "او" . . .

فـقـط یـک ضـمـیـر "سـوم شـخـص غـایـب" نـیـسـت

"او" کـسـی سـت کـه . . .

تـمـام هـسـتی ِ ایـن "اول شـخـص مـخـاطـب ِ" حـاضـرت را . .

بـه آتـش کـشـیـده اسـت !

 

http://becoming.persiangig.com/image/eshghejavani1.jpg

 

 

مچاله کن. . . بشکن. . . خط بزن. . . خلاصه راحت باش. . .
ارث بابات که نیست. . .
دل تنهای منه. .

 

 

 

+نوشته شده در ٢٠ اردیبهشت ۱۳٩۱ساعت۱٠:٤٦ ‎ب.ظتوسط هیوا فرجی | نظرات (0)

...

 

آدم هـــــــا... فـرامـوش نـــمی‌کــــنند ... !! ... فــــــــقط ... دیـــگر ســـــــــــــــــــــاکت می‌شـوند ... هـمین !

 

اوج تنهایی زمانی است که
رو به روی کسی که عاشقش هستی بشینی و بدونی که هیچ وقت بهش نمی رسی...!

 

 آدم است دیگر گاهی اوقات
حتی برای
نامردی هایت
هم دلتنگ میشود …..

 

تنت که پیش من باشد و دلت در اغوش دیگری .. هزار خطبه هم که بخوانند باز هم هرزگیست .

 

 

نويسنده: خلیل عاشق تاريخ: پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to khalil147.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com